نام فارسی: بلادون، شابیزک
نام علمی: Atropa belladonna
نام انگلیسی: deadly nightshade
نام تیره: Solanaceae
نوع گیاه: علفی چندساله
انتشار طبیعی در جهان: جنوب غرب آسیا، جنوب اروپا، شمال آفریقا
انتشار طبیعی در ایران: در مناطق جنگلی استان های گیلان، مازندران و گلستان
ارتفاع گیاه: تا 150 سانتیمتر
محل های مناسب کاشت بذر: در فضای گلخانه، مزارع گیاهان دارویی در مناطق مرطوب
خصوصیت مهم: از گیاهان بسیار جالب جنگل های شمال ایران که بومی منطقه هیرکانی است و از آن داروهایی مانند آتروپین تهیه می شود
نام فارسی: آتروپا، بلادون
گیاهی علفی، چندساله، با ریشه های ضخیم، به ارتفاع تا 2 متر. برگها در قاعده متناوب و در
قسمت های بالایی متقابل، نا مساوی. جام گل استکانی-استوانه ای، زرد با رگه های ارغوانی و بنفش. میوه سیاه یا بنفش، سته به قطر 12 تا 18 میلیمتر. دانه ها فراوان، کلیوی-تخم مرغی، به طول تا 2 میلیمتر، سطح دانه مشبک.
این گونه در مناطق جنگلی سایه دار و مرطوب جنگل های هیرکانی در شمال کشور و بخصوص در قسمت های غربی منطقه هیرکانی وفور بیشتری دارد. برگها در این گونه محکم و چرمی و براق است زمان گل دهی: بهار
زمان میوه دهی: تابستان و اوایل پاییز
این جنس تنها چهار گونه تایید شده در جهان دارد که دو گونه آن در ایران حضور دارند. این گیاه در جنگل های مرطوب و سایه دار حوزه رویشی هیرکانی می روید. تمایز بین دو گونه ای که در ایران می روید بیشتر از روی رنگ گل است. گلهای گونه A. belladonna به رنگ زرد با شبکه کاملا مشخص بنفش با برگهایی چرم مانند است که اغلب در نواحی غربی جنگل های هیرکانی می روید. در حالی که گونه A. acuminate دارای گلهایی به رنگ سبز با لبه های بنفش کم رنگ با برگهایی ظریف هستند که اغلب در نواحی شرقی جنگل های هیرکانی رشد می کنند.
نکته مهم: مواد تشکیل دهنده فعال شناخته شده از Atropa عبارتند از آتروپین، اسکوپولامین و هیوسیامین و همچنین آلکالوئید تروپان که می توانند کاربردهای مناسبی در تهیه سموم آفتکش داشته باشند
مشخصات ريختشناسي: گياه به ارتفاع 3-1 متر، با غده منشعب دائمي. ساقهها با زاويه كند، اصولاً به طرف بالا كم و بيش منشعب واگرا (به همين دليل گياه به شكل درخت بهنظر ميرسد)، در بخش فوقاني پوشيده با كركهاي بند بند در بخش غدهدار و گاهي كركهاي غدهاي انبوه تا تنك كوتاهتر. برگهاي پاييني متناوب، بالائيها تقريباً متقابل، از نظر اندازه نامساوي، تخممرغي، تخممرغي پهن، تخممرغي- مستطيلي يا سرنيزهاي- تخممرغي، با رأس به كوتاهي تا بلندي نوكدار يا نوكتيز، با قاعده اغلب بهتدريج باريكشده اما گوهاي پهن تا كمي قلبي-گوهاي، در امتداد رگبرگها به دشواري كركدار انبوه. جام گل استكاني-استوانهاي، استكاني يا استكاني-كوزهاي، با قاعده باريكشده، در سطح خارجي كرك غدهايدار كوتاه انبوه، با پهنك پنج قسمتي، با لوبهاي سهگوش- تخممرغي، اغلب نوك كند، در سطح خارجي بنفش-قهوهاي چرك، در سطح داخلي زرد چرك، با رگههاي ارغوانيشونده، بهندرت كاملاً زرد. ميلههاي پرچم با قاعده پشمالو، با خامه تقريباً مساوي جام گل يا كمي كوتاهتر. سته كروي توسريخورده، در بالا تختشده يا كمي كوهاندار، سياه، با شيرابه بنفش، بهندرت زرد. دانههاي كليوي-تخممرغي، مشبك-حفرهدار، با بخشهاي مشبك كمي مواج (مظفريان، 1391).
انتشار جغرافيايي: مركز اروپا، اطراف درياي آتلانتيك و مديترانه، تركيه و شمال ايران. اين گونه اصولاً جنگلزي در نواحي باز و روشن جنگلهاي شمال ايران در استانهاي گرگان، مازندران و گيلان ميرويد.
خواص دارويي: (طبع گرم و خشك)
ريشه و برگهاي اين گياه مورد استفاده قرار ميگيرد و خواص درماني به شرح زير دارد: به دليل ايجاد فلج دستگاه عصبي سمپاتيك داراي ويژگيهايي از قبيل اثر ضد اسپاسم تارهاي عضلاني صاف برونشي و دستگاه گوارشي، اثر ضد تعريق و تعديل ترشحات طبيعي (بزاق، صفرا، عرق و ترشحات لوزالمعدي) ميباشد و مسكن قوي در درمان دردهاي عصبي و احشايي است و بهعنوان معالج اسپاسمهاي عضلاني (عضلات گوارشي، مقعد، كليوي، مهبل و گردن رحم)، اسپاسم مجاري تنفسي (سياه سرفه، آسم عصبي، اسپاسمهاي مربوط به حنجره)، نعوظ دائمي دردناك، پيدايش اسپرم در ادرار، زياد شدن بزاق، ترشح زياد شير، تعريق ناشي از سل، يبوست ناشي از اسپاسم دستگاه گوارشي، دردهاي عصبي، ميگرن، دريازدگي و داءالرقص مورد استفاده قرار ميگيرد (مظفريان، 1391).
دمای متغیر (6 ساعت در دمای 30 درجه سانتیگراد و 18 ساعت در دمای 15 درجه سانتیگراد) بطور قابل توجهی جوانه زنی بذر را تحریک می کند - 82.5 درصد. طی یک مطالعه حداکثر جوانه زنی با تیمار جیبرلیک اسید (GA3) 1mg/l H2O - 89.5٪ بدست آمد.